سارکوزی مرد موردعلاقه رسانههاست. او حتی اگر هیچ حرفی نزند و هیچ مصاحبهای هم نکند، میتواند به راحتی تبدیل به تیتر یک مجلات شود؛ از چهره عجیب و خندهدارش که رکورد بیشترین کاریکاتورهای چهره را دارد گرفته، تا لباسپوشیدن و وضعیت ظاهریاش که او را در کنار برادپیت و دیوید بکام، جزو 100مرد شیکپوش جهان قرار میدهد.[نیکلا سارکوزی کیست؟]
همینطور کت و شلوارهای گرانقیمت او که توسط بهترین خیاطهای اروپا دوخته میشود، باعث شده یک مجله آمریکایی مد، او را جزو خوشپوشترینها قرار دهد.
به غیر از اینها، نیکلا سارکوزی قابلیتهای دیگری هم برای رسانهایشدن دارد. او چند سال قبل از اینکه رئیسجمهور فرانسه شود، توانست با یک مصاحبه کوتاه و گفتن یکی دو جمله به عنوان وزیر کشور فرانسه، یک اعتراض محلی را تبدیل به یک بحران ملی کند.
بعد از کشتهشدن بحثبرانگیز 2 نوجوان مهاجر و حاشیهنشین در یک پست برق – که به خاطر ترس از پلیس در آنجا پنهان شده بودند – چند راهپیمایی اعتراضآمیز در حاشیه پاریس انجام شد. نیکلا سارکوزی به عنوان وزیر کشور در محل حاضر شد و به یک فرانسوی محلی در آنجا قول داد که این «تفالههای اجتماع» را با فشار قوی آب بشوید و از بین ببرد.
همین جمله کوچک باعث شد که اعتراضات محلی تبدیل به بحران پاریس شود؛ بحران 2005 که بعد از مدتها یکی از بزرگترین تظاهراتهای اروپا را شکل داده بود. آن روز سیاستمداران زیادی برای کنترل اوضاع به میدان آمدند، ژاک شیراک – رئیسجمهور وقت فرانسه – دوباره به چالش کشیده شد و بارها تلاش کرد تا حرفهای وزیر کشورش را اصلاح کند و... با این حال، سارکوزی هیچوقت به طور مستقیم ، به خاطر حرفهایش معذرتخواهی نکرد و حتی مصاحبههای بعدی او جنجالبرانگیزتر بود. با وجود این، حمایت فرانسویهای غیرمهاجر و به اصطلاح خودشان «اصیلتر» پاریس، باعث شد موقعیت او هیچ تغییری نکند.
چند سال بعد، نیکلا سارکوزی – فرزند یک پدر و مادر مهاجر لهستانی و یهودی – با حمایت همین فرانسویهای اصیل و در رقابت با سگولن رویال - کاندیدای زن حزب سوسیالیست – رئیسجمهور فرانسه شد. یکی از اصلیترین قولهای سارکوزی هم سروساماندادن به اوضاع مهاجران بود. جالب اینکه پدر سارکوزی تا اواخر دهه 70 میلادی هنوز تبعیت فرانسه و شهروندی این کشور را دریافت نکرده بود.
با رئیسجمهورشدن نیکلا سارکوزی، رسانهها برنامه جدید خود را شروع کردند. یک سوژه مهم رئیسجمهور شده بود؛ سوژهای که حتی قبل از رسیدن به ریاستجمهوری جنجالهایش شروع شده بود.[سارکوزی رئیس جمهور فرانسه شد]
اینهایی که میخوانید، فقط چند مورد برجسته از شاهکارهای متعدد رسانهای اوست:
تا قبل از سارکوزی، هیچکدام از رئـیــسجـمهــورهـای فــرانـسـه، همسرانشان را طلاق نداده بودند اما سارکوزی ماه گذشته برای دومینبار این کار را کرد. سیسیلیا دومین همسر او بود. سارکوزی سیسیلیا را اولینبار در جشن عروسیاش با همسر قبلیاش دیده بود و به گفته خودش از همانجا عاشقش شد.[شایعه جدایی سارکوزی و همسرش تأیید شد]
چند سال بعد که آنها هر دو از همسرانشان جدا شدند، توانستند با یکدیگر ازدواج کنند. اما ارتباطشان با هم چندان خوب نماند. سال 2005، سیسیلیا - که قبلا یک مدل بود – سارکوزی را رها کرد تا با یک مجری تبلیغات به نیویورک برود؛ «سال2005 یکی رو دیدم، عاشقش شدم و شوهرم رو ترک کردم.» بههمین سادگی. این جملهای بود که او راجع به آن ماجرا میگوید.
اما سیسیلیا در بحبوحه مبارزات انتخاباتی سارکوزی برگشت تا به او کمک کند. البته مطبوعات در همان زمان هم مدام مینوشتند که ایندو یک عکس هم در کنار هم ندارند؛ نوشتههایی که آندو را مجبور کرد که صمیمیتی از نوع فرانسوی را جلوی دوربینها نمایش بدهند. در دور دوم انتخابات، سیسیلیا اصلا رای نداد و بعد از انتخابات هم تنها در 3 مراسم رسمی شرکت کرد و بعد دیگر جلوی رسانهها حاضر نشد.
او خودش دلیل این مسئله را نیاز به زندگی در آرامش میداند؛ «من کسیام که زندگی تو سایه رو ترجیح میدم؛ آرامش و آسایشرو». اما این حرفها از زبان یک مدل سابق، عجیب بهنظر میرسد. چند هفته قبل سیسیلیا رسما درخواست طلاق داد و بالاخره هفته قبل، از سارکوزی جدا شد. وقتی در کنگره اتحادیه اروپا از سارکوزی راجع به طلاقش پرسیدند، به تندی پاسخ داد؛ «مردم فرانسه به من رای دادن تا مشکلات رو برطرف کنم، نه اینکه راجع به مسائل خصوصیام صحبت کنم».
کارشناسها معتقدند طلاق ممکن است روی سیاستهای سارکوزی تأثیر داشته باشد چون قبلا این سیسیلیا بود که همیشه شوهر بیشفعالش را آرام میکرد و مشاور اصلی او بود. سارکوزی هنوز حلقه ازدواجاش را در دست نگاه داشته است اما این مسئله چیزی را عوض نمیکند.[فردا نوبت کیست؟!]
سارکوزی قبل از ریاستجمهوریاش هم به عنوان دشمن سرسخت مهاجران شناخته میشد. حاشیهنشینهای پاریس هنوز جمله او را که گفته بود «باید این تفالههای اجتماع را با فشار آب شست» فراموش نکردهاند و به همین خاطر به او فاشیست و نژادپرست لقب میدهند. یکی از شعارهای انتخاباتی سارکوزی هم مخالفت با مهاجرت غیرقانونی بود بنابراین او به محض شروع کار، به سرعت سیاستهای ضدمهاجرت و ادغام مهاجران را به کار برد و به خاطر همین اقدامات، گاهی با لوپن و گاهی با هیتلر مقایسه میشود.
از جنجالیترین کارهای او، تصویب قانونی بود که تمام خانوادههای مهاجران را مجبور میکرد قبل از درخواست ویزای فرانسه، آزمایش ژنتیک بدهند. از تمام مهاجران غیرفرانسوی هم تست DNA گرفته شد. بسیار پرخرجبودن و رنگوبوی نژادپرستی داشتن برنامه، سروصدای بسیاری را درآورد. روزنامه «لوموند» نوشت 23 هزار مهاجر هر سال درخواست ویزا میکنند و این هزینهها را از این هم بالاتر میبرد.
گروههای حمایت از مهاجران هم این برنامه را توهینآمیز خواندند. از طرف دیگر، قانون شهروندی فرانسه میگوید مطالعه ژنتیک فقط باید به منظور اقدامات درمانی انجام شود. با تمام این تعارضات و اعتراضها سارکوزی کار خود را ادامه میدهد. او گفته است فقط در سال 2007، 25 هزار مهاجر را دیپورت میکند.
بعد از ماجراهای تبلیغاتی و مصاحبههای تلویزیونی و شعارهای انتخاباتی جنجالبرانگیز سارکوزی، اولین روز بعد از پیروزی او در انتخابات هم با جنجال همراه بود. سارکوزی به همراه همسر و فرزندش، بلافاصله بعد از پیروزی در انتخابات، پاریس را برای یک تعطیلات 3 روزه ترک کرد؛ تعطیلات لوکس و اشرافیای که پخش گزارش آن، اعتراضات زیادی را در فرانسه موجب شد.
پخش تصاویر رئیسجمهور سارکوزی درحالی که روی عرشه یک کشتی تفریحی 60 متری درحال حمام آفتاب بود یا تصاویر اسبسواری او در سواحل مالت، اعتراضات زیادی را از طرف احزاب مختلف فرانسه به دنبال داشت؛ تعطیلاتی که بنا به گفته سخنگوی حزب کارگر فرانسه، «به اندازه حقوق 17 سال یک کارگر متوسط فرانسوی هزینه داشته».
مطبوعات میگفتند سارکوزی نماینده همه مردم است و حق ندارد اینطور تعطیلات پرخرجی داشته باشد. کاریکاتوری هم همسر سارکوزی را نشان میداد که از روی عرشه از مردم فقیر میخواست سروصدا نکنند و مزاحم نیکلا نشوند. به گفته کارشناسان، این اولین بیملاحظگی سیاسی سارکوزی بود و او با این کار، «یک پیام اشتباه در زمان اشتباه» برای مردم فرانسه فرستاد.
اما مسئله جنجالبرانگیز دیگر این بود که سارکوزی ادعا میکرد این تعطیلات از طرف دوستش به او هدیه شده است. کشتی متعلق به یک تاجر میلیاردر فرانسوی بود و رسانههای فرانسه هم ادعا میکردند این مسئله، «ارتباط نگرانکننده سارکوزی با صنایع بزرگ را نشان میدهد».
خود سارکوزی درباره این ولخرجی گفته: «این تعطیلات هیچ ربطی به مالیات مردم فرانسه ندارد؛ یک هدیه از طرف دوست میلیاردر من است...».
«اون موفق میشه، اون مجبوره که موفق بشه.» این جملهای بود که سارکوزی بعد از معرفی اولین وزیر مسلمان کابینه فرانسه، به رسانهها گفت؛ انتخابی که جنجال بعدی رئیسجمهور بعد از شروع به کار بود.
سارکوزی معروف است که همهچیز را با آینده و امتیازات سیاسیاش معامله میکند. به همین دلیل، هم احزاب راستی و هم احزاب چپی، به او میگفتند موی دماغ. معامله با بعضی گروههای مسلمان یکی از این اقدامات بود. به رغم اینکه اکثر مسلمانان فرانسه در انتخابات، طرفدار سگولن رویال – نامزد رقیب سارکوزی – بودند و علت اصلی مخالفت رسانهها با رویال هم حمایت مسلمانان محجبه از رویال بود، سارکوزی اما تلاش میکند نظر احزاب مسلمان را نسبت به خود جلب کند.
تغییر در بعضی قوانین فرانسه برای اینکه مساجد هم بتوانند مثل کلیساها تحت حمایت قرار بگیرند، یکی از این اقدامات بود. در دوره ریاستجمهوری او هم، خانم راچیدا (رشیده) داتی – یک حقوقدان 41ساله از یک خانواده کارگری و مسلمان مراکشی – الجزایری، به عنوان اولین وزیر مسلمان تاریخ فرانسه معرفی شد.
بسیاری از روزنامهها این انتخاب سارکوزی را یک بازی سیاسی خواندند. انتخاب یک دختر فقیر از خانواده طبقه پایین به عنوان وزیر دولت، یک اقدام پرحاشیه بود. روزنامهها به داتی لقب «سارکوزت» دادهاند.
اولین حضور رسانهای سارکوزی، بعد از یک نرمش صبحگاهی بود. او با تیشرتی جلوی دوربینهای تلویزیون ظاهر شده بود که رویش نوشته بود NYPD (دپارتمان پلیس نیویورک). برای رسانهها این موضوع خیلی جدید نبود. از مدتها قبل، رسانهها از علاقه سارکوزی به آمریکا آگاه بودند. «سارکوزی آمریکایی» و «سارکوزی عشق آمریکا» لقبهای رسانهای او بود. رسانههای غربی هم او را آمریکاییترین رئیسجمهور فرانسه میدانستند.
برای یک رئیسجمهور عشق آمریکا، مخالفت با ایران چیز عجیبی بهنظر نمیرسد. سارکوزی قبل از انتخابات هم از مخالفان سرسخت برنامه هستهای ایران بود. او یکی دو ماه قبل، برنامه هستهای ایران را خطرناکترین مشکل جهان خواند و این درحالی است که خود فرانسه از داوطلبهای فروش راکتورهای هستهای به ایران بوده و عراق را نیز صاحب تشکیلات هستهای کرد. جنجال هستهای اخیر به خاطر آزمایشهای اتمی فرانسه در اقیانوس آرام بود که بزرگترین حادثه زیستمحیطی سال 2005 بود.[سارکوزی دوباره عاشق شد!]
اما دردسر بزرگ آقای رئیس، جملهای غیردیپلماتیک بود که گفت: «بمب ایرانی یا بمباران ایران؟». سارکوزی، وزیر خارجهاش و بقیه اتحادیه اروپا بعدها سعی کردند این جمله را تصحیح و به نوعی عذرخواهی کنند اما اظهارات هیجانی سارکوزی، یکی دیگر از جنجالهای رسانهای او را ثبت کرد.[سارکوزیسم، نسخه بهروزشده بلریسم]
جدیدترین رسوایی خارجی دولت فرانسه، چند هفته قبل در چاد اتفاق افتاد؛ دستگیری 17 عضو یک NGO فرانسوی که در پوشش اقدامات خیرخواهانه دست به قاچاق کودک از چاد به فرانسه میزد. سازمان خیریه «زو آرک» متهم است 103 کودک اهل چاد را بهطور غیرقانونی به فرانسه منتقل کرده و هر کدام را حداقل 2هزار دلار فروخته است.
مسئولان چاد زمانی متوجه اقدامات این شرکت شدند که فهمیدند نیمی از کودکانی که بانداژشده و با سرم به هواپیمایی فرانسه منتقل میشوند، اصلا هیچ مشکلی ندارند.
مسئولان چاد میگویند کاملا مطمئن هستند که دولت فرانسه در جریان این اقدامات زو آرک بوده چون ارتش و هواپیمایی فرانسه هم در این اقدام دست داشتهاند و دولت نیز چند ماه قبل به این شرکت اخطار داده بوده. آنها گفتهاند: «ما دیگر به هیچ اروپاییای اعتماد نمیکنیم». سارکوزی شخصا برای حل مشکل به چاد رفت و فرانسویها و اسپانیاییهای دستگیرشده را با هواپیمایی ریاستجمهوری به فرانسه برگرداند.
سارکوزی قبلا هم از این کارها کرده بود. مذاکره با لیبی و آزادی پرستاران بلغاری از دیگر رسواییهایی اوبود. سال 2004، 6پرستار بلغاری بهجرم آلودهکردن 438 کودک لیبیایی به ایدز، به اعدام محکوم شده بودند. اما مذاکره سارکوزی با لیبی، باعث آزادی گروگانها شد. فرانسه میگوید وعدهاش برای کمک به لیبی و تجهیز بیمارستانهایش باعث این اقدام شده، اما رسانهها از معامله برای دادن موشک ضدتانک به لیبی صحبت میکنند.
آخرین جنجال رسانهای سارکوزی، چند وقت پیش ثبت شد، اما هفته گذشته و بعد از ماجرای طلاقش منتشر شد. سارکوزی امیدوار بود قبل از سفر ماه نوامبرش به آمریکا، مردم آمریکا را به خود جلب کند اما پاشنه آشیلاش که عصبیبودن و سریع تصمیمگرفتناش است، این فرصت را از او گرفت.
در اولین مصاحبه با CBS، او حاضر به استفاده از میکروفون در زیر لباسش نشد چون صدایش را ضعیف میکرد و در قرار بعدی مصاحبه، او صحبتهایش را اینطور شروع کرد؛ «من میخواهم آمریکاییها بدانند که میتوانند روی ما حساب کنند...»؛ اما در پایان مصاحبه نیمهتمام، مشخص شد آمریکاییها نباید زیاد امیدوار باشند. مشکل زمانی پیش آمد که مصاحبهگر پرسید «راز مخفیشدن خانم سارکوزی چیست؟ الان 3 ماه است که ایشان دیده نشدهاند».
لبخند سارکوزی روی صورتش یخ زد؛ «اگر قرار باشد چیزی راجع به سیسیلیا بگویم، قطعا اینکار را اینجا نخواهم کرد». بعد با عصبانیت شروع به بازکردن میکروفون کرد. «یک نفس عمیق بکشید آقای سارکوزی... دوربینها هنوز روشن است...». [واکنش فرانسوی به مصاحبه "احمقانه" آمریکایی]
«همهاش احمقانه است، احمقانه است.» بعد بلند شد و با عصبانیت به سخنگویش که کنار ایستاده بود، چشمغره رفت و به فرانسه زیر لب گفت «سبکمغزابله» و از اتاق خارج شد. شبکه سیبیاس که 2 هفته قبل از طلاق سارکوزی مصاحبه را ضبط کرده بود، بلافاصله بعد از خبر طلاق، آنرا پخش کرد. فعلا نیکلا سارکوزی با بیشترین جنجال، رکورددار است.